درد و دل |
||
خدایا خستم میشه فردا بیدار نشم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ |
||
دوستان عاشق تنها |
|
|
دوستان عاشق |
|
|
وضعیت من در یاهو |
|
|
آمار وب |
|
كاربران آنلاين:
تعداد بازديدها: RSS |
طراح قالب: |
| نازترین قالب های وبلاگ |
موزیک و سایر امکانات |
||||||||||||||
| ||||||||||||||
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
|
|
||
|
سکوت کردی..گفتی برو فریادزدم نگاهم کن ....نگاهم نکردی .نمی دیدمت ادمت را هم دلم نمی خواست ببینم تکان میخورد و سخن میگفت انگار. همه به خاک افتادند و سجده اش کردند گفتی : جانشین من است خلیفه است ... روزی که از من خواستی به غیر از تو سجده کنم نمی دانستم اب روح چیست ؟اب عشق چیست؟ از ان به من ننوشانده بودی اخر جنس من از اتش بود ومن برتر بودم ! من ...سوختم به خاک نیفتادم .چیزی تمام وجودم را فشرد.نمی توانستم برای یک مشت گل زانو بزنم ایستادم محکم و مقتدر ایستادم گفتی زانو بزن!!!!! نتوانستم .فریاد زدم .این همان ادم خاکی توست که ستم خواهد کرد سرکش و ظغیانگر خواهد شد . این ادم توست؟..... باز سکوت ....ارام زمزمه کردی خلیفه است ....وای خلیفه خلیفه خلیفه چقدر خندیدیم ! خندیدم و طعنه زدم: یک خلیفه ی گناهکار؟!!!!؟؟؟ خندیدم !سجده نکردم !رانده شدم ! نمی دانم دوستت دارم یا نه ؟ قرن ها از ان روز میگزرد ومن ساکن زمین ام بین این همه ادم های خاکی تو ! بین این همه دروغ هایشان بین همان هایی که می خواهند نبودت را ثابت کنند ودر عجبم از او که مهربانی میبیند و ستم میکند ودر عجبم از تو که ستم میبینی و مهربانی میکنی من براینابودی اش قسم میخورم برای سرکشی اش لحظه شماری میکنم..... منم ابلیس!!
|
||
|
[+]
نوشته شده توسط زهرا در 10:58 | ||